نقص امنیتی عجیبی باعث افشای اطلاعات تعداد درخورتوجهی از کاربران شده است. اطلاعات ایمیلبیش از ۷۲۲ میلیون کاربر درکنار ۲۱ میلیون گذرواژه در یکی از انجمنهای هکری منتشر شده است. این اطلاعات را برای اولینبار تروی هانت، یکی از پژوهشگران استرالیایی امنیت سایبری، با عنوان خبری «آیا اطلاعات من افشا شده است؟» گزارش شد تا کاربران دریابند آیا نفوذگران اطلاعات ایمیل و گذرواژهشان را بهصورت غیرقانونی بهدست آوردهاند یا خیر. میتوان گفت این اتفاق یکی از افشای اطلاعات بزرگ کاربران در چند سال گذشته است.
هانت تلاش کرده در این اطلاعات که شامل حدود ۲.۷ میلیارد رکورد ایمیل و گذرواژه است، حسابهای تکراری و دادههای بیارزش را حذف کند که درنتیجهی آن، بیش از یک میلیارد ترکیب منحصربهفرد از آدرس ایمیل و گذرواژه حاصل شد. این اطلاعات روی سرویس اَبری امن MEGA قرار گرفته و همچنان ازطریق یکی از انجمنهای هکری دردسترس قرار دارد. پوشهای با نام مجموعهی ۱ در حساب کاربری هانت در این سرویس اَبری قرار دارد که بیش از دوازده هزار فایل با حجمی درحدود ۸۷ گیگابایت داده در آن قرار دارد. تأیید دقیق پایگاه دادههایی که این اطلاعات ازطریق آنها جمعآوری شده، دشوار است؛ اما هانت اعلام کرده این اطلاعات از بیش از دو هزار پایگاه داده جمعآوری شده که نفوذگران، Hash گذرواژه آنها را شکستهاند. درادامه، هانت میگوید الگوی خاصی برای ارائه و جمعآوری این دادهها وجود ندارد؛ دادههایی که از پایگاه داده وبسایتهای مختلف بهدست آمده و هدفشان به حداکثررساندن تعداد اطلاعات کاربران بوده است.
از این قبیل افشای اطلاعات قبلا نیز اتفاق افتاده؛ اما هرگز در این حد نبوده است. درواقع، این بزرگترین افشای اطلاعات عمومی کاربران است که بعد از افشای بزرگ اطلاعات کاربران یاهو اتفاق افتاده است؛ با این تفاوت که هنوز دادههای مربوط به کاربران یاهو بهطور کامل دراختیار عموم قرار نگرفته است. شایان ذکر است رکورد افشای اطلاعات کاربران یاهو درحدود سه میلیارد ایمیل و گذرواژه بود است. در مجموعه شمارهی ۱ میتوانید با جستوجوی آدرس ایمیل خود، به این موضوع پی ببرید که آیا اطلاعات ایمیل شما افشا شده یا خیر. افزونبراین، میتوانید ببینید این افشا چندبار اتفاق افتاده و گذرواژهی ایمیلتان را در حسابهای کاربری مهم تغییر دهید. حدود یکونیم سال پیش، وبسایتی با عنوانHIBP دردسترس عموم قرار گرفت که با جستوجوی آدرس ایمیل، میتوانستید افشاشدن اطلاعات ایمیلتان را بررسی کنید.
این افشای اطلاعات بهدلایلی بسیار مهم و جدی است. درست است اطلاعاتی همچون مشخصات کارت اعتباری یا شمارهی امنیتی اجتماعی کاربران منتشر نشده؛ اما حدود ۱۴۰ میلیون حساب ایمیل و بیش از ۱۰ میلیون گذرواژهی منحصربهفرد جدید در مجموعهی ۱ بهصورت عمومی منتشر شده که قبلاً هیچگاه این اطلاعات منتشر نشده بود. هانت میگوید گذرواژههای موجود در این پایگاه دادهها رمزنگاری نشدهاند و بهعنوان مثال، اگر نفوذگران به اطلاعات Dropbox کاربران دست مییافتند، بهدلیل رمزنگاریبودن گذرواژهها، امکان استفاده از آنها بسیار مشکل بود. درنهایت، هانت یادآور میکند این اطلاعات در ابتدا روی یکی از وبسایتها در دارکوب (Dark Web) قرار داشته و سپس، روی یکی از وبسایتهای محبوب ذخیرهسازی اَبری دردسترس عموم قرار گرفته است.
مهندس مجید صدری امروز و در جریان نشست خبری شرکت مخابرات ایران، اعلام کرد ازاینپس، هزینهای بابت کابلکشی فیبر نوری به منازل و شرکتها دریافت نخواهد شد. پیشازاین هزینهای ۳۰۰ هزار تومانی و بیشتر از کاربران برای کابلکشی فیبر نوری دریافت میشد که این روند از این بهبعد تغییر خواهد کرد.
همچنین، مدیرعامل مخابرات افزود تاکنون ۱.۵ میلیون پورت فیبر نوری دراختیار کاربران قرار گرفته؛ اما روند گسترش فیبر نوری سرعت مناسبی نداشته و مخابرات با طرح تانوما سعی میکند این فناوری را گسترش دهد. بدینترتیب، اگر هر فردی در هر جای ایران درخواست کابلکشی فیبر نوری داشته باشد، مخابرات و پیمانکاران آن موظف خواهند بود بهرایگان این خدمت را ارائه دهند و اگر هزینهای در این زمینه دریافت شود، باید به کاربر بازگردانده شود.
مجید صدری در ادامه از ارائهی تسهیلات فیبر نوری خبر داد. این شرکت برای افزایش مشترکان خود، درنظر دارد طی طرحهای خاصی، مودمهای فیبر نوری را رایگان یا اقساطی دردسترس کاربران قرار دهد. دریافت هزینهی برابر با سرویسهای اینترنت ADSL، دیگر اقدامی است که مخابرات برای همهگیرکردن فیبر نوری انجام داده است.
در نشست خبری امروز، مدیرعامل مخابرات از موفقیت این شرکت در جلوگیری از ریزش کاربران ADSL خود از شهریور امسال خبر داد. ارائهی سرویسهای بهتر و خدمات پس از فروش مناسب و رسیدگی به مشکلات مشتریان، ازجمله اقداماتی است که با انجام آنها برای کاربران دیتا، شرکت مخابرات موفق شده رضایت مشتریان را افزایش دهد و آنها را در مجموعه حفظ کند.
شرکت مخابرات ایران پیشتر طرحی برای ارائهی اینترنت وایفای عمومی آغاز کرده بود که بهگفتهی مدیرعامل این شرکت، اکنون ۳۰۰ نقطه به اینترنت عمومی مجهز شدهاند و افزایش آن به ۱۰۰۰ نقطه در دستورکار قرار دارد. همچنین بهگفتهی مجید صدری، مخابرات درحالحاضر از چهار DNS اختصاصی در تهران بهره میبرد که به کاهش پینگ از میانگین ۱۲۵ به ۲۵ میلیثانیه منجر شده است.
با وجود توانایی ماهوارهها برای فراهم آوردن پوشش گسترده، مشکلاتی از قبیل سرعت پایین، هزینهی بالا و کند بودنِ پاسخدهی در این فناوری از جمله مواردی هستند که به شکلگیری دیدگاهی منفی در رابطه با این ابزارها منجر شدهاند.
از سوی دیگر، افرادی که از ارتباط ماهوارهای پشتیبانی میکنند، دیدگاهی کاملا متفاوت دارند. این افراد معتقد هستند ماهوارههای مدرن که نه برای پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی، بلکه بهطور ویژه برای ارتباط اینترنتی طراحی شدهاند، توناییهای بالقوهی بالایی دارند. این ماهوارهها به کمک توانایی خود در فراهم آوردن پوشش گستردهی جغرافیایی میتوانند میلیونها نفر را در نواحی محروم از پوشش ارتباطی مناسب، به اینترنت متصل کنند.
طی سالیان گذشته شرکت ViaSat چندین ماهوارهی جدید را به فضا فرستاده است. ضمن افزایش ظرفیت ارتباطی، ماهوارههای ViaSat میتوانند سرعتهایی تا ۱۰۰ مگابیتبرثانیه را فراهم کنند. مدیرعامل این شرکت، مارک دنکبرگ هم از جمله افرادی است که علاقهمند است تا به ذهنیتهای منفی در رابطه با اینترنت ماهوارهای پایان دهد.
دنکبرگ ادعا میکند که افراد ترجیح میدهند تا به همهی نسلهای فناوری ماهوارهای به یک چشم بنگرند و آنها را مشابه قلمداد کنند. همین گرایش باعث میشود تا پیشرفتهای اخیر در فناوری ماهوارهای نادیده گرفته شوند؛ این گرایش بر پایهی این اعتقاد بنا شده که هنوز هم ماهوارهها فقط برای پخش برنامههای تلویزیونی مناسب هستند.
وی در این رابطه میگوید:
بزرگترین مشکل در صنعت ماهواره این است که مردم تمام ماهوارهها را شبیه به همدیگر قلمداد کرده و تفاوتها را درک نمیکنند. این مسئله قابل درک است؛ چرا که در ۳۰ تا ۴۰ سال ابتدای کار ماهوارهها، بخش اعظم درآمد این صنعت از پخش برنامههای تلویزیونی حاصل میشد.
هزینهی انتقال هر بیت داده توسط ماهوارهها بسیار بالا است؛ اما امکان رساندن اطلاعات به میلیونها نفر وجود دارد و همین مسئله باعث میشود تا هزینهها بین کاربران متعدد تقسیم شوند. بهعبارت دیگر، اگر ماهوارهها اطلاعات را از یک منبع به تمامی مقاصد برسانند (از این روش با نام Broadcast یاد میشود)، امکان تقسیم هزینهها وجود دارد. در مقابل، اگر ماهوارهها اطلاعات را از یک منبع به تنها یک مقصد برسانند (این روش Unicast نامیده میشود)، شاهد افزایش هزینهها خواهیم بود.
دنکبرگ در ادامه میگوید:
اگر از ماهوارهها برای نقلوانتقال داده بهره میبردید، آیا از روش متفاوتی استفاده میکردید؟ پاسخ این سؤال مثبت است. و حالا که تقاضای کمتری برای پخش تلویزیونی وجود دارد، این گروه از ماهوارهها در حال تغییر کاربری جهت ارتباطات همراه هستند.
بهادعای دنکبرگ، ViaSat فاقد ماهوارههای قدیمی است و همین مسئله آنها را ترغیب میکند تا از فناوریهای مدرن استفاده کنند. از نگاه وی، اینترنت اشیاء و فراهمسازی ارتباط اینترنتی ارزان و کارآمد برای جوامع روستایی از جمله موقعیتهای پیش رو هستند. وی در این رابطه میگوید:
ما در حال بهکارگیری فناوری ماهوارهای در چندین بازار تخصصی هستیم. یکی از این بازارهای در حال شکلگیری، چیزی است که از آن با «وایفای گروهی» نام میبریم. وایفای گروهی برای جوامعی استفاده میشود که به یکی از این دو دلیل به اینترنت متصل نیستند: محدودیتهای جغرافیایی یا نبود انگیزهی مالی برای ارائهی خدمات به این مناطق.
[کسبوکار] ما به شهرهایی وارد میشود که بهطور معمول در نواحی دورافتاده و کوچک قرار دارند. در این شهرهای کوچک تنها چندصد نفر را پیدا میکنید که میخواهند ماهانه چندصد دلار برای ارتباط دادهای و صوتی هزینه کنند.
فارغ از هزینههای برقراری ارتباط با مراکز دادهی اصلی، [در این مناطق] برقراری ارتباط سلولی صدها هزار دلار هزینه خواهد داشت. اما ما میتوانیم با هزینهی هزار دلاری یک پایانهی ماهوارهای و چند ایستگاه تقویتی ایجاد کنیم تا ارتباط وایفای را به این جوامع برسانیم.
در چنین سناریویی، میزبانی از ترمینال ماهوارهای به یک شرکت یا سازمان محلی، برای مثال ادارهی پست، سپرده میشود و ساکنان آن منطقه میتوانند با پرداخت هزینه بهصورت پیشپرداخت، در سراسر منطقه به اینترنت دسترسی داشته باشند.
یکی از مشخصههای مهم در ارزیابی عملکرد شبکهها، وقفه (Latency) است؛ این مشخصه را میتوان بهعنوان زمان لازم برای جابهجایی دادهها بین گرههای شبکه تعریف کرد. هرچند در شبکههای ماهوارهای سرعت انتقال اطلاعات بالاتر از دیگر شبکههای رقیب است؛ اما دنکبرگ هم بر این مشکل واقف است که میزان وقفه در ارتباط ماهوارهای همچنان بالاتر از دیگر انواع ارتباط است. مدیرعامل ViaSat معتقد است که فقدان جایگزین مناسب با قیمت قابل قبول، باعث میشود تا کاربران در جوامع کوچک با مشکل وقفه کنار بیایند. وی در ادامه میافزاید:
ما میتوانیم ارتباط پرسرعت را با کارایی مناسب عرضه کنیم. [اگر قرار باشد] بین گزینههایی با سرعت، ظرفیت و هزینهی برابر یکی را انتخاب کنید، قطعا بهسراغ گزینهای میروید که کمترین وقفه را داشته باشد. ولی اگر سایر انتخابها با مشکلاتی نظیر ترافیک یا هزینهی بالا همراه هستند؛ حاضر به انتخاب گزینهای میشوید که وقفهی بالاتری دارد.
ViaSat تاکنون این الگو را در ایالات متحده، برزیل و مکزیک پیادهسازی کرده است. مدیرعامل ViaSat این مسئله را خاطرنشان میکند که الگوی مورداستفادهی آنها از نظر مالی نیاز به هیچگونه یارانهای ندارد؛ اما مزیتهای اقتصادی و اجتماعی این الگو، توجه برخی از مقامات را به خود جلب کرده است.
وی در این رابطه میگوید:
مکزیکیها برنامهی زیادی داشتند تا خدمات دولتی را در مناطق دورافتاده ارائه کنند؛ اما این خدمات ضعیف بودند، چرا که پهنای باند کافی وجود نداشت تا هزینهای به آن خدمات اختصاص یابد. در نتیجه، دولت از نظر هزینههای واگذاری امتیازات و بخشودگیهای مالیاتی (از ViaSat) حمایت کرد.
دولت برزیل هم شرکتی بهنام Telebras را در تصاحب داشت که در زمینهی زیرساختهای ارتباطی فعالیت میکرد. این شرکت نقش یک واسطه را داشت و بهطور مستقیم به اینترنت متصل نبود. آنها برای ارائهی اینترنت در مدارس و ارائهی سرویس اینترنت بیسیم (با تعرفههای پیشپرداختشده) با ما به توافق رسیدند.
لحظهی پرتاب ماهوارهی ViaSat-1
امیدهایی وجود دارد که در آینده دولتها به ارتباط ماهوارهای بهعنوان یکی از چند گزینهی پیش رو برای ارتباط با اینترنت نگاه کنند.
بهعقیدهی مدیرعامل ViaSat، سیاستمداران و تصمیمگیرندگان نباید صرفا خود را به راهکارهای مبتنی بر فیبرنوری محدود کنند؛ چرا که در چنین حالتی، بخش زیادی از سرمایهی عمومی تنها به یک نوع فناوری اختصاص مییابد. وی در این رابطه میگوید:
فکر نمیکنم راهکاری وجود داشته باشد که پاسخگوی انواع نیازها باشد. برخی از دولتها خواستار استفاده از راهکارهایی هستند که تنها بر فیبر نوری یا فناوری 5G متکی هستند. در چنین شرایطی، شما مجبور خواهید شد تا برخی ضعفها را بپذیرید. میبینیم که در بسیاری از موارد، سرعت، حجم دادههای منتقل شده و پهنای باند مهمتر از وقفهی شبکه هستند. از نگاه من، پیام اصلی این است که قبل اختصاص بودجه، به نیازهای خود نگاهی داشته باشیم و ببینیم که آیا در بازار آزاد راهکاری برای نیازهای ما وجود دارد.
مجموعهی ViaSat هم معتقد است که میتواند مرزهای فناوری ارتباط ماهوارهای را جابهجا کند. دنکبرگ از امکان برقراری ارتباط با سرعت ۱۰ ترابیتبرثانیه صحبت میکند؛ اما در حال حاضر تمرکز آنها بر کاهش هزینهها معطوف شده است، چیزی که میتواند منجر به افزایش جذابیت فناوری ارتباط ماهوارهای از نگاه مشتریان شود.
یکی از تبلیغات مشهور لینکدین در سالهای اولیهی فعالیت، از چند اسلاید ساده و موسیقی آمادهای تشکیل میشد که از شاتراستاک خریده شده بود. آن تبلیغات بههیچوجه نشاندهندهی استارتاپی نبود که روزی غولی همچون مایکروسافت آن را بخرد. بههرحال، همان شرکت را درنهایت ردموندیها با قیمت ۲۷ میلیارد دلار خریدند که حدود ۵۰ درصد بیش از قیمتگذاری پیشین روی مجموع ارزش سهامش بود.
برخی کارشناسان مایکروسافت را بهدلیل خرید لینکدین، «احمق» توصیف میکنند؛ اما این شرکت در زمان مدیریت ساتیا نادلا خریده شد؛ کسی که خریدهای معقولانهای را در تاریخ رهبری خود مدیریت کرده است. او به بازگرداندن مایکروسافت به روزهای اوج مشهور است؛ روزهای اوجی که تا پیش از مدیریت مدیرعامل نهچندان محبوب، یعنی استیو بالمر، کام مایکروسافت را شیرین کرده بود. بالمر تجربههای خرید اشتباه زیادی در کارنامهاش داشت. نمونهی بارز آنها، تصاحب نوکیا در سال ۲۰۱۳ با رقم ۷.۹ میلیارد دلار بود. بههرحال، نویسندهی مقالهی منبع، یعنی Lance Ng اعتقاد دارد احتمالا نادلا نیز اشتباه مشابهی با قیمتی ۳.۴ برابر بیشتر مرتکب شده است.
تنها برندهی واقعی معاملهی خرید لینکدین، مؤسس و رئیسهیئتمدیرهی آن، یعنی رید هافمن بود. تنها ۴ ماه پیش از عقد قرارداد فروش، سهام لینکدین در یک روز افت ۴۴ درصدی را تجربه کرد؛ افتی که بهدلیل خبر اعلامشده ازطرف خودِ شرکت، مبنی بر عملکرد ضعیف مالی و کاهش پیشبینیها برای آینده ایجاد شد.
پس از کاهش ارزش سهام لینکدین، هافمن حدود یک میلیارد دلار از ثروت شخصیاش را ازدست داد که در آن زمان، یکسوم از کل ثروتش محسوب میشد. وقتی به چند سال بعد و ۱۳ژوئن۲۰۱۶ میرسیم، سهام شرکت پس از اعلام ادغام با مایکروسافت، حدود ۵۰ درصد افزایش یافت. درنتیجه، ثروت هافمن رشد ۸۰۰ میلیون دلاری را تجربه کرد. بهعلاوه، او ۴ ماه پس از ادغام با مایکروسافت، به هیئتمدیرهی آن شرکت راه یافت.
ارزش سهام لینکدین قبل و پس از واگذاری
لینکدین طبق هر محاسبه و معیاری، شرکت موفقی محسوب نمیشد. حتی با وجود ادعاهای زیاد دربارهی رشد کاربران، بازهم این شبکهی اجتماعی آنطور که باید و شاید شکل نگرفت. درواقع، حتی داشتن صدها میلیون نفر کاربر نیز برای شرکت هافمن مفید نبود؛ چون برنامهی صحیحی برای درآمدزایی از آن نداشتند. دراینصورت، آن تعداد کاربر فقط هزینهای اضافی برای شرکت هستند و مدیریت پلتفرم و رفتارهای اشتباه کاربران را دشوارتر میکنند.
نگاهی به آمارهای گذشته دربارهی شبکهی اجتماعی اختصاصی کسبوکار، نشان میدهد درآمدزایی آن برای سهامداران، مانند ارزش سهام، نوسان زیادی داشته است. البته، نمیتوان این نتیجهگیریها را بهسرعت و بدون درنظرگرفتن شرایط بازار تأیید کرد. برای بررسی بهتر وضعیت لینکدین، میتوان آن را با فیسبوک مقایسه کرد که دقیقا یک سال بعد از آنها، وارد فهرستهای سهام شد. فیسبوک از آن زمان، تقریبا روندی صعودی داشته است؛ درحالیکه لینکدین روندی صعودینزولی (Whip-Saw) داشت. روند آشفته و نوسان عملکرد لینکدین به چه دلیل است؟ بدبیاری یا شرایط بد بازار یا مدیریت اشتباه؟
روند صعودینزولی لینکدین در درآمد بهازای هر سهم
پس از سقوط ۴۴ درصدی ارزش سهام لینکدین، مقالههای متعددی دربارهی آن شکست نوشته شد. بازخوانی برخی از آن مقالهها، برای ادامهی بررسی روند کنونی خالی از لطف نیست.
لینکدین در گذشته و اکنون، اپلیکیشنهای متعددی با برندهای گوناگون داشته است. برخی از آنها که مشهورتر هستند، عبارتاند از: Job Search ،SlideShare ،Learning Recruiter ،Sales Navigator و Elevate .Elevate یکی از سرویسهای جدیدی است که با شعار عرضهی محتوای حرفهای بهمنظور افزایش اعتبار شغلی فعالیت میکند. Pulse نیز برند معروف دیگری بود که در سال ۲۰۱۷، بهنوعی در اپلیکیشن اصلی ادغام شد.
درواقع، ایدهی ارائهی چندین سرویس مشابه به کاربران جالب است؛ اما قطعا باید بهتر از این اجرا شود.
مقایسهی درآمد بهازای هر سهم در فیسبوک (آبی) و لینکدین (نارنجی)
لینکدین شرکتهای زیادی برای معرفی و عرضهی سرویسهای مختلف خرید؛ اما در استفادهی کاربردی از آنها موفق نبود.
در ژوئیهی۲۰۱۴، لینکدین سرویس Bizo را به قیمت ۱۷۵ میلیون دلار بهمنظور ساخت محصولی برای ساخت لیدهای B2B خرید. آن اپلیکشین یک سال بعد، بهکلی ازبین رفت؛ چون طبق اعلام مدیرعامل وقت، یعنی جف واینر، منابعی بیش از مقدار تخمینزدهشده نیاز داشت.
در سال ۲۰۱۵، لینکدین بزرگترین خریدش را انجام داد و لیندا را با پرداخت ۱.۵ میلیارد دلار تصاحب کرد. سرویس آموزشی Lynda.com خرید بزرگ شرکت بود که یک سال بعد، طبق نتیجهگیریهای تیم مدیریتی و واینر، توسعه و مقیاسدهی آن نیازمند سرمایهگذاریهای کلانتر شناخته شد.
کارشناسان تبلیغات در همان سال ۲۰۱۴ نیز به نامناسببودن پلتفرم تبلیغاتی لینکدین اشاره میکردند. طبق نظر آنها، داشبورد مدیریتی با کارایی اندک و هزینهی هنگفت بهازای هر کلیک و تحلیل ضعیف ایرادات پلتفرم لینکدین بودند. مقایسهی پلتفرم تبلیغاتی و داشبورد آن در لینکدین با بزرگانی همچون گوگل، فیسبوک و توییتر نشان میدهد آن کارشناسان تاحدودزیادی در اظهارنظرشان حق داشتهاند.
قیمت تبلیغات کلیکی در شبکههای مختلف
سهام لینکدین تا پیش از سقوط تاریخی در سال ۲۰۱۴، با تخمین ۵۰ برابری درمقایسهبا درآمد آتی خریدوفروش میشد. در آن زمان، آمار توییتر ۳۰ و فیسبوک ۳۴ و گوگل ۲۱ برابر بود. درواقع، لینکدین یکی از سهامهای گران دنیای فناوری محسوب میشد.
پس از کاهش ناگهانی ارزش سهام لینکدین، تحلیلگران بازهم اعتقاد داشتند سهام باید ۳۰ درصد بیشتر ریزش کند. باوجوداین، مایکروسافت با ۵۰ درصد افزایش قیمت لینکدین را خرید؟ چرا مایکروسافت چنین شرکتی را خرید؟
مقایسهی ارزش سهام فیسبوک (آبی) با لینکدین (نارنجی)
نادلا پس از خرید لینکدین، در ایمیلی داخلی به کارمندان اعلام کرد هدفش از خرید آن شبکهی اجتماعی ایجاد شبکهای پویا با ترکیب اطلاعات حرفهای موجود در شبکهی عمومی لینکدین و همچنین دادههای دریافتشده از آفیس 365 و داینامیکس بوده است.
مدیرعامل ردموندیها ادعا میکرد با اجرای شبکهی مذکور، مایکروسافت میتواند پروژهای کنونی کاربر را تشخیص دهد و با استفاده از لینکدین، افراد متخصص آن حوزه را به او معرفی کند. درنهایت، کمک موردنیاز برای پیشبردن پروژه یا معرفی مقالههای مفید از فید خبری لینکدین، به کاربر کمک میکرد. چنین طرحی، دو سؤال در ذهن ایجاد میکند.
امروزه، اکثر کاربران باتجربهی لینکدین میدانند این شبکه پر از پروفایلهای تقلبی با ادعاهای دروغین دربارهی تخصصها است. سؤال اول این است که چگونه میتوان متخصصان را در چنین شبکهای شناسایی و تأیید کرد؟ بهعلاوه، مشاهدهی پروژههای شخصی کاربران و ورود به آن دادهها، مسائلی همچون نقض حریم خصوصی یا رازداری داخل سازمانی را بههمراه خواهد داشت. سؤال دوم این است که مایکروسافت کاربران خود را در آفیس 365 ردگیری میکند؟ این حرکت غیرقانونی نیست؟
مقایسهی آفیس 365 و G Suite
بههرحال، تاکنون از اطرافیان خود نشنیدهایم که فردی حین کار روی پروژهای در آفیس 365، با پیشنهاد مقاله یا متخصص مشاور روبهرو شود. احتمالا آن برنامهریزی و چشمانداز مایکروسافت بهدرستی پیش نمیرود. حتی با وجود درست پیشرفتن برنامهی نادلا، برای مایکروسافت و لینکدین سودآوری زیادی بههمراه نخواهد آمد و این شرکت خطر قوانین ضدانحصار را تجربه میکند.
وقتی ردموندیهای آفیس 365 را معرفی کردند، هدف اصلی رقابت با محصول گوگل، یعنی G Suite بود که برای کسبوکارهای کوچک انتخابی مناسب محسوب میشد. آن هدف مایکروسافت تاحدودی محقق شد و سهم جهانی آفیس 365 از ۷.۷ درصد در مدت ۴ سال به ۵۶.۳ درصد رسید. درمقابل G Suite از سال ۲۰۱۶، تنها سهم ۲۵ درصدی خود را حفظ کرده است.
قیمت تبلیغات نمایشی در شبکههای مختلف
با وجود موفقیت آفیس 365 در بهدستگرفتن بازار خدمات اداری ابری و موفقیت نادلا در استراتژی و اتصال سرویسها به یکدیگر، بههرحال مسئلهی همیشگی مایکروسافت، یعنی مقابله با انحصار را بههمراه خواهد داشت.
نکتهی مهم دیگر در رقابت خدمات ابری گوگل و مایکروسافت آن است که حتی کارمندان لینکدین پیش از فروختهشدن شرکت به ردموندیها، از خدمات گوگل استفاده میکردند. ابزارهایی همچون جیمیل، تقویم گوگل، گوگل درایو و سرویسهای مشابه، تمامی نیازهای آنها را برطرف میکرد. حتی دو سال پس از خرید و ادغام نیز، تیم مایکروسافت تلاش میکرد کارمندان لینکدین را بهسمت آفیس 365 ببرد. تلاشهای مذکور، این سؤال را ایجاد میکند: اگر مایکروسافت نتوانست کارمندان لینکدین را به استفاده از خدمات ابریاش تشویق کند، چگونه کاربران جهانی را به این مسیر کوچ خواهد داد؟
علاوهبر آنچه گفته شد، مشکلات خرید و ادغامهای پیشین لینکدین هنوز پابرجا بود و با فروختهشدن به مایکروسافت، مشکلات مالی بر دوش ردموندیها افتاد.
مایکروسافت دو سال پس از خرید لینکدین ادعا میکرد خریدش موفقیتآمیز بوده است. آنها درآمد شبکهی اجتماعی جدید خود را هر ۳ ماه یکبار بیشازپیش اعلام میکردند. البته، باید توجه کرد ردموندیها در نشستهای خبری خود، تنها به درآمد اشاره میکردند؛ درحالیکه لینکدین هنوز برای آنها ضرر محسوب میشد. دلیل متضررشدن نیز، قیمت گزاف ۷.۸۹ میلیارد دلاری بود که برای شبکهی اختصاصی کسبوکار پرداخت شد.
نادلا درکنار واینر (چپ) و هافمن (راست)
در سال مالی ۲۰۱۷، لینکدین درآمد ۲.۳ میلیارد دلاری را به مایکروسافت تزریق کرد. البته، پس از کسر موارد مختلف و هزینههای متفرقه، ضرر ۹۲۴ میلیون دلاری برای لینکدین ثبت شد. در سال ۲۰۱۸ نیز، وضعیت به همین صورت بود و با وجود درآمد تقریبا دوبرابری، یعنی ۵.۳ میلیارد دلار، ضرر عملیاتی ۹۸۷ میلیون دلاری گزارش شد.
دلیل اصلی تبدیل درآمد لینکدین به خسارت برای مایکروسافت، مفهومی در حسابداری بهعنواناستهلاک است. ردموندیها پیشبینی میکنند استهلاک لینکدین تا ۲۰ سال آینده ادامه خواهد داشت. البته، بیشترین اثر آن در ۷ سال اول رخ میدهد.
حقایق بالا نشان میدهد خرید لینکدین با قیمتی ۵۰ درصد بیشتر از ارزشگذاری پیشین سهام، نه براساس ارزش واقعی، بلکه براساس مفهومی با نام Goodwill بهمعنی تقریبی «امید به آیندهی سرمایهگذاری» بوده است. آن ارزش برای لینکدین در زمان خرید حدود ۱۶.۸ میلیارد دلار بود. در تعاریف مالی و اقتصادی، حتی پس از آنکه استهلاک ۷.۸۹ میلیارد دلاری لینکدین برای مایکروسافت پایان یابد، شرکت هنوز در ضرر ۱۶.۸ میلیارد دلاری قرار خواهد داشت.
کاملا روشن است که مایکروسافت برای اثبات باارزشبودن خرید لینکدین، راهی طولانی درپیش دارد. بهنظر میرسد سهامداران شرکت نیز به همین نتیجه رسیده باشند.
یکی از بازیگران مهم دیگری که در بررسی سوددِه یا ضرردِه بودن لینکدین نقش ایفا میکند، شخص ساتیا نادلا است. در سال ۲۰۱۸، مایکروسافت در سندی رسمی اعلام کرد فعالیت لینکدین یکی از ۶ فاکتور مؤثر در سهام بازدهی خواهد بود که به نادلا و ۴ مدیر ارشد دیگر اهدا میشود. سهام بازدهی یکسوم از حقوق و پاداش نادلا را در سال مالی ۲۰۱۸ تشکیل میداد. این بررسی برای دورهی ۳ ساله انجام خواهد شد؛ اما سهام بازدهی فقط در سال ۲۰۲۰ پرداخت میشود.
در نگاه اول، وابستهکردن اشخاص و واحدهای اصلی رهبری مایکروسافت به بازدهی لینکدین، نکتهای منطقی محسوب میشد؛ چراکه بههرحال، شبکهی اجتماعی کسبوکار بزرگترین خرید تاریخ ردموندیها بود. البته، تمامی این برنامهها ظاهر دیگری هم دارند که شاید به آنچه گفتیم، شباهت زیادی نداشته باشد.
واینر در زمان اعلام خبر فروختهشدن شرکت به مایکروسافت، اعلام کرد نادلا قول مستقلبودن لینکدین را به او داده است. اکنون، او مستقیما به نادلا گزارش میدهد. حال، این سؤال بهوجود میآید: چگونه وقتی پاداش رئیس به عملکرد شما وابسته است، عملیات مستقل خواهید داشت؟ علاوهبر آن، وابستگینداشتن مدیران اصلی لینکدین، یعنی هافمن و واینر، وابستهکردن مدیران مایکروسافت به عملکرد آن شرکت، بهخودی خود عجیب محسوب میشود.
عوامل مؤثر مایکروسافت برای سنجش عملکرد لینکدین و نتیجهگیری از آن نیز عجیب است. در آن عوامل، تعداد دفعاتی که کاربران از لینکدین استفاده میکنند و زمان استفادهی آنها، بهصورت مستقیم در حقوق دریافتی نادلا و مدیران ارشد دیگر تأثیر خواهد گذاشت. کاملا روشن است که چنین عواملی تأثیری از درآمدزایی لینکدین نمیگیرند و وابستهبودن آمارها به آنها، کمی عجیب بهنظر میرسد.
نکتهی درخورتوجه دیگر در درآمدزایی لینکدین، قیمت نمایش تبلیغات و کلیک روی آنها است. نمایش تبلیغات در این شبکهی اجتماعی قیمتی رقابتی با شبکههای دیگر دارد؛ اما هزینهی کلیک روی هر تبلیغ هنوز بسیار گران است. بهعلاوه، شفافیت لازم دربارهی آمارهای افزایش درآمد لینکدین نیز وجود ندارد. درواقع، مشخص نیست این شبکهی اجتماعی با وضعیت گفتهشده، چگونه درآمدش را در ۳ ماهههای پس از فروختهشدن به مایکروسافت افزایش داده است. دلیل شفافنبودن نیز آن است که لینکدین بهعنوان زیرمجموعهای از واحد «فرایندهای کسبوکار و خلاقیت» مایکروسافت فعالیت میکند و ردموندیها، تعهدی به ارائهی آمار دقیق آن ندارند.
حالا که با مفاهیم اولیه کانالهای بازاریابی آشنا شدید، بهتر است وارد دسته اصلی بحث شده و راه و روشهای کسب شدامد برای وبسایت را رسیدگی کنیم. پیشتر نیز گفتیم که بازدیدهای یک وبسایت دربرگیرنده بازدیدهای طبیعی یا تبلیغاتی میشود. فهرستی که در پیوسته مشاهده خواهید کرد، بررسی همگی راههای ثابت شده در هر دو بخش است.
متدهای کسب ترافیک طبیعی
در دسته اول به شناسایی مهمترین نکات و آموزشهایی میپردازیم که مایه افزایش بازدید طبیعی میشوند. برای به کارگیری این استراتژیها و کسب بازدید از طریق آنها شما حتی نیاز نیست یک ریال هم هزینه کنید. تنها باید با صبر و حوصله و با پشتکار این روشها را به صورت استاندارد و بنیادی پیادهسازی کنید تا نتیجه مناسب را ببینید.
1. یک کمپین سئوی پسندیده راهاندازی کنید
چه ما بخواهیم و چه نخواهیم بحث بهینه سازی موتورهای جستجو یا همان سئو (SEO) چیزی است که میتواند آینده تجارت اینترنتی ما را تحت تأثیر زیاد زیادی پیمان دهد. توجه درست و پسندیده به این مسئله برابر است با افزایش بازدید سایت در گوگل و رتبه سایت و بیتوجهی به آن به معنای یک شکست بی چون و چرا خواهد بود. بحث SEO این ایام چیزی نیست که بتوان از آن صرفنظر کرد.
تأثیری که سئو در جذب بازدید و بازدیدکننده برای سایت شما دارد، از تأثیر هر نوع تبلیغ دیگری بیشتر است. پس اگر به درستی این گویه را در وبسایت خویش اعمال کرده و اصول سئو را به خوبی رعایت کنید، میتوانید بدون خرج کردن سایت خود را در نتایج اولیه موتورهای جستجو ثبت کرده و از همین طریق صدها و هزاران بازدید روزانه کسب کنید. فراموش نکنید که این راه، بازدیدهای ارگانیک را برای شما به ارمغان میآورد و همانطور که قبلتر نیز گفتیم، بازدیدهای طبیعی تأثیر به مراتب اکثریت نسبت به بازدیدهای غیرطبیعی و تبلیغاتی دارند.
سئو جستار مفصل و پر از رمز و رازی است که چیرگی پیدا کردن روی آن در حالت عادی پیشه زیاد سختی است. ما اکیداً توصیه میکنیم که نوشتار جامع و تخصصی مدیروب راجع به سئو را مرز ببینید الی با این زمینه به چهره چیره دست آشنا شده و نکات مهم و کارآمد برای استفاده هرچه بیشتر از آن را فرا بگیرید.
2. سرعت سایت خود را شفا ببخشید
با بهینهسازی سرعت بارگذاری سایت، شانس بازدید بیشتر را چندین مساوی میکنید. زمانی که سایت شما با سرعت اکثریت بارگذاری شود، کاربران با رضایت بیشتری به سایر صفحات سایت شما مراجعه میکنند و به تعقیب آن، بازدید صفحات دیگر سایت شما نیز افزایش پیدا میکند. بهینهسازی سرعت سایت در ضمن رابطه کاملاً مستقیم با افزایش رتبه سایت، امنیت و وانگهی سئوی سایت دارد.
برای اینکه به نکویی با تمامی راهکارهای واقعی افزایش سرعت سایت آشنا شوید، مقاله "افزایش سرعت سایت و 23 راهکاری که باید در ارتباط با آن بدانید" را مطالعه کنید.
3. محتوای معتبر و ترغیب کننده تولید کنید
برای سایت خود یک بلاگ یا یک بخش منحصر به فرد به هدف انتشار مطالب کاربرد کنید. محتوای باکیفیت گرد از چیزهایی است که به راحتی برای شما بازدیدهای بسیار در پی خواهد داشت. با محتوای خوب نه فقط سایت خویش را به یک منبع پرطرفدار تبدیل میکنید و از راه موتورهای جستجو و یا سایر مراجع، بازدیدهای بیشماری گرفتن خواهید کرد، بلکه این محتوای با ارزش مایه میشود تا کاربران و بازدیدکنندگان مقاوم نیز به جمع بازدیدکنندگان سایت شما بپیوندند.
همچنین محتوا یکتا از بهترین روشها برای برپایی پل ارتباطی با کاربران و جلب کل جانبه اعتماد آنها است. اولویت اصلی و نخست کاربران برای گزینش یک سایت، قابل اعتماد بودن آن سایت است. وانگهی یکی دیگر از مزایای تولید درونمایه این است که اگر محتوای شما از کیفیت خوبی برخوردار باشد، میتوانید با لینکدهیهای داخلی در مطالب مختلف، نرخ کلیک را در بین صفحات افزایش دیتا و به راحتی به افزایش بازدید و افزایش رتبه سایت کمک کنید.
این را نیز به یاد داشته باشید که محتوای خوب همیشه دست به دست خواهد شد. کاربران علاقه زیادی به اشتراکگذاری محتوای مورد علاقهشان دارند. بنابراین اگر در این زمینه خوب عمل کرده باشید، شمار کثیری از کاربران و بازدیدکنندگان سایر نیز بدون دخالت و تلاش از سمت شما و با شناسایی بدست کاربران پیشین به سراغتان خواهند آمد. به چنین نوع کسب بازدید و افزایش رتبهای طریق Autopilot نیز گفته میشود؛ چراکه در این حالت نیاز نیست که شما شغل خاصی کنید. محتوای با کیفیت شما، تمام امور را خواهند کرد. ما در نوشتار ای جامع و کامل در مدیروب به صورت تخصصی به مسئله تولید و بازاریابی محتوا پرداخته ایم که به شما توصیه میکنیم به هیچگونه مطالعه آن را از دست ندهید.